چالشهای جدید بازار کریپتو با ورشکستگی بانک سیلورگیت و سیلیکون ولی
یافتن شرکای مالی جدید در دنیای کریپتوها دشوارتر شده است.

آتشی که بخاطر حواشی مربوط به ورشکستگی بانک سیلورگیت و سیلیکون ولی روشن شده، یافتن شرکای مالی جدید را در دنیای کریپتوها دشوارتر میکند.
ورشکستگی دو بانک سیلیکون ولی (SVB) و سیلورگیت کپیتال، که از بانکهای دوستدار حوزه ارزهای دیجیتال هستند، بسیاری از شرکتهای کریپتو را وادار به سکوت کرده است.
از دست دادن یک شریک بانکی مهم برای بسیاری از شرکتها به این معنی است که پیروی از مقررات و ارائه خدمات خود به گونهای که مطابق با انتظارات کمیسیون بورس و اوراق بهادار آمریکا باشد، برای آنها دشوارتر خواهد بود.
پس از فروپاشی بانکها، دومین استیبلکوین با ارزش دلار آمریکا، یواسدی کوین (USD Coin)، به طور موقت نسبت ۱:۱ خود را از دست داد و به زیر قیمت ۰/۸۷ دلار سقوط کرد، چرا که پلتفرم صادرکننده آن، Circle، اعتراف کرد که ۳/۳ میلیارد دلار در بانک سیلیکون ولی (SVB) سرمایه دارد.
پلتفرم Circle یکی از شناختهشدهترین اعضای صنعت کریپتو از نظر رفتار هوشمندانه است. از این رو این اخبار سرمایهگذاران را ترساند و منجر به این شد که بسیاری دوباره اعتماد خود را به صنعت ارزهای دیجیتال از دست بدهند.
بدیهی است که فروپاشی این دو بانک کل صنعت کریپتو را به چالش کشیده و خواهد کشید. همچنین، حس عدم اطمینان ایجاد کرده، چرا که مشارکت بانکی برای زیرساختی که شرکتهای ارز دیجیتال را قادر میسازد تا فعالیت کنند، امری بسیار مهم است.
این امر به ویژه در مورد استیبل کوینهایی مانند یواسدی کوین (USDC) مشهود است که برای اطمینان از اینکه ارزش آنها به دلار آمریکا وابسته بماند، به مشارکتهای بانکی متکی باشند.
اما فروپاشی یک شریک بانکی برای آینده استیبل کوینها و به طور کلی صنعت کریپتو چه معنایی دارد؟
به طور کلی، چنین اتفاقی میتواند باعث بیثباتی در ارزش یک استیبل کوین به دلیل وابستگی آن به داراییهای واقعی شود. با این حال، در درازمدت، وضعیتی این چنینی میتواند بر دیگر مهرههای اصلی صنعت ارزهای دیجیتال، مانند بیتکوین و اتر نیز فشار بیاورد که پس از آن، با افزایش نگرانیها در مورد کمبود نقدینگی بالقوه برای صنعت، تقریباً ۱۰ درصد کاهش قیمت داشتند.
علاوه بر همه اینها، ورشکستگی بانک سیلیکون ولی و سیلورگیت باعث توقف بانکهای دیگر شده است و احتمال اینکه روابط جدیدی را با صنعت کریپتو شکل بدهند کمتر است. این موضوع میتواند یافتن شرکای بانکی باثبات را در آینده برای شرکتهای کریپتو چالشبرانگیزتر کند.
در اصل، کل این وضعیت یک اثر دومینویی در حال سقوط ایجاد میکند: وقتی یک مهره اصلی در مرکز یک مارپیچ که گروه را کنار هم نگه داشته، شروع به حرکت میکند (در این مثال منظور بانک سیلورگیت و سیلیکون ولی است)، بقیه ساختار از همین مسیر پیروی میکند.
عدم قطعیت و دشواری وضعیت پس از ورشکستگی بانکهای سیلیکون ولی و سیلورگیت، احتمالاً تأثیر منفی بر اعتماد سرمایهگذاران، پذیرش ارزهای دیجیتال و رشد آنها خواهد داشت که جنبههای ضروری در پذیرش انبوه ارزهای دیجیتال در آینده به حساب میآیند.
علاوه بر این، بدون یک شریک بانکی باثبات، شرکتهای ارز دیجیتال ممکن است برای پیروی از مقررات با مشکلاتی مواجه شوند که قبلاً یک مانع کلیدی برای بسیاری از شرکتهای رمزارز بوده است.
در نهایت، شرکتهای رمزارز نمیتوانند خدمات خود را به شیوهای ثابت ارائه دهند که میتواند منجر به سقوط کامل آنها شود.
چیزی که در این وضعیت کمکی نکرده، این واقعیت است که کمیسیون بورس و اوراق بهادار، برای مدت طولانی به دنبال جذب شرکتهای رمزارز بوده است.
ورشکستگی بانک سیلورگیت و سیلیکون ولی به این معنی است که شرکتهای رمزارز اکنون در برابر افزایش نظارت قانونگذاران در رابطه با اتکای خود به استیبل کوینها و مشارکتهای بانکی آسیبپذیرتر خواهند بود.
علاوه بر این، این موضوع پیامدهای گستردهتری را برای رابطه صنعت بانکداری سنتی با صنعت کریپتو به همراه خواهد داشت.
دلیل این امر چیست؟
از آنجایی که صنعت کریپتو به رشد خود ادامه میدهد، ممکن است بانکهای سنتی مجبور شوند روابط خود را با شرکتهای ارز دیجیتال و ریسکهای مرتبط با آن روابط مورد ارزیابی مجدد قرار دهند.
به نظر میرسد در آمریکا، دولت فعالانه در تلاش است تا هرگونه عملیات مربوط به ارزهای دیجیتال را با مخالفت با شرکتها و بانکهای کریپتو متوقف کند و از هر چیزی که در توان دارد برای تعطیل کردن آنها تلاش کند.
در حالی که جامعه کریپتو توانسته است بیشتر زیانهای ناشی از ورشکستگی بانکها را جبران کند، عواقب پس از آن به عنوان یادآوری چالشهایی که صنعت در هفتهها و شاید حتی ماههای آینده با آن مواجه است، همچنان باقی میماند.