تحلیل تکنیکال چیست؟ آموزش گام به گام تحلیل تکنیکال

تحلیل تکنیکال چیست؟ روشی است برای پیشبینی قیمت داراییها با استفاده از دادههای گذشته. در این روش، با شناسایی الگوها و روندهای تکرارشونده، میتوان آینده بازار را پیشبینی کرد و نقاط مناسب برای خرید یا فروش را پیدا کرد. |
پیشبینی درست قیمت، مهمترین مهارت برای موفقیت در بازارهای مالی است. برای مثال اگر بدانید بیت کوین قرار است رشد کند یا بریزد، زمان خرید و فروش را بهدرستی تشخیص میدهید و سود بیشتری میکنید. اینجاست که تحلیل تکنیکال به کمک شما میآید؛ روشی که با بررسی نمودارها و دادههای قیمتی گذشته، به شما سیگنالهای آینده را میدهد. در این مقاله از رمزآگاه، با مفاهیم تحلیل تکنیکال، ابزارهای آن و نحوه بهکارگیریشان برای تحلیل بیت کوین، طلا و سایر داراییها آشنا میشویم.
تحلیل تکنیکال چیست؟ بررسی تاریخچه و سیر تکامل
تحلیل تکنیکال یعنی ارزیابی و پیشبینی ارزش یک دارایی با توجه به نمودار و تاریخچه قیمت. تحلیلگران تکنیکال معتقدند که اگر یک نفر بتواند در تاریخچه قیمتی یک دارایی الگویی را پیدا کند، روند قیمت آینده آن را میتواند پیشبینی کند؛ چراکه این الگو دوباره تکرار خواهد شد. تحلیل تکنیکال به سرمایهگذاران و معاملهگران کمک میکند تا فرصتهای مناسب برای خریدوفروش را شناسایی کنند. تحلیل تکنیکال در کنار تحلیل فاندامنتال، دو روش اصلی پیشبینی قیمت هستند. با این تفاوت که تحلیل فاندامنتال بر پیدا کردن ارزش واقعی یک دارایی تأکید دارد و تمام عوامل بیرونی و درونی را میسنجد، اما تحلیل تکنیکال فقط چارت و نمودار یک دارایی را بررسی میکند.
بیشتر بخوانید: تحلیل فاندامنتال چیست؟
در تحلیل تکنیکال، تأثیر عرضه و تقاضا بر قیمت داراییها، حجم معاملات و نوسانات بررسی میشود. این روش بر این فرض استوار است که دادههای تاریخی بازار، همراه با اصول سرمایهگذاری و استراتژیهای معاملاتی، میتوانند سیگنالهای مفیدی برای پیشبینی روندهای آینده ارائه دهند. مهمترین اصلی که تحلیلگران تکنیکال به آن پایبند هستند، در این خلاصه میشود که روند قیمتی و رفتار الگوهای قیمتی در گذشته، بهترین و مطمئنترین معیار برای پیشبینی قیمت در آینده هستند.
روند قیمت چیست؟
روند به جهت کلی حرکت قیمت در یک بازه زمانی گفته میشود. اگر قیمت بهطور پیوسته در حال افزایش باشد، روند صعودی است، اگر در حال کاهش باشد، روند نزولی است و اگر نوسان قیمت محدود و بدون جهت مشخص باشد، روند خنثی است.
ابزارهای متنوعی در تحلیل تکنیکال به کار میروند که عمدتاً برای شناسایی سیگنالهای معاملاتی کوتاهمدت مورد استفاده قرار میگیرند. این ابزارها به تحلیلگران در سنجش بهتر ارزش یک دارایی کمک میکنند. تحلیل تکنیکال بر اساس نمودارهای قیمت، از جمله نمودارهای خطی و شمعی (کندل استیک)، انجام میشود. این نمودارها اطلاعاتی درباره وضعیت قیمت را در یک بازه زمانی ارائه میدهند. علاوه بر این، اندیکاتورها (Indicators) و شاخصهای مختلف در تحلیل تکنیکال مورد استفاده قرار میگیرند که به تصمیمگیری بهتر در معاملات کمک میکنند. در ادامه، تمام ابزارها و اندیکاتورها را معرفی میکنیم.
بیشتر بخوانید: بازار نزولی و بازار صعودی چیست؟
تحلیل تکنیکال بر سه اصل اساسی بنا شده است که مبنای رفتار قیمت در بازارهای مالی را توضیح میدهد:
- بازار همه چیز را منعکس میکند: تمام اطلاعات و دادههای روانی، سیاسی و اقتصادی، در بازار و الگوهای قیمتی منعکس میشوند.
- قیمت تمایل به حرکت در روند دارد: چارلز داو بیش از یک قرن پیش، بر اساس مشاهدات تجربی خود از شکلگیری سه نوع روند یا ترند -صعودی، نزولی و خنثی- صحبت کرد و معتقد بود که قیمت تنها طبق این روندها پیش میرود.
- تاریخ تمایل به تکرار دارد: طبیعت اساسی انسان تغییر نمیکند و بازار -که بازتابی از مجموع اقدامات تمام فعالان است- در الگوهای مشخص و تکراری پیش میرود.

چرا تحلیل تکنیکال مهم است؟
- شناسایی الگوها و روندها: کمک به تریدرها در شناسایی نقاط ورود و خروج
- مدیریت ریسک: تعیین نقاط استاپ لاس (Stop Loss) و حد سود (Take Profit) برای کاهش ضرر
- زمانبندی معاملات: تعیین بهترین زمان خرید و فروش برای افزایش بازدهی
- تحلیل بلندمدت روندها: کمک به سرمایهگذاران برای مدیریت پرتفوی و پیشبینی حرکتهای آتی بازار

ایده تحلیل تکنیکال از کجا آمد؟

تحلیل تکنیکال اولین بار توسط چارلز داو (Charles Dow) معرفی شد که بنیانگذار و سردبیر مجله وال استریت ژورنال و یکی از بنیانگذاران شرکت Dow Jones & Company است. داو تا حدودی مسئول ایجاد اولین شاخص سهام بود که شاخص حمل و نقل داوجونز (DJT) نام دارد. ایدههای داو در مجموعهای از سرمقالههای منتشرشده در وال استریت ژورنال نوشته شد و پس از درگذشت او، برای ایجاد نظریه داو گردآوری شد. شایان ذکر است که تحلیل تکنیکال از آن زمان طی سالها تحقیق، تکامل یافته است تا الگوها و سیگنالهایی که اکنون میشناسیم را شکل دهند.
بازار میتواند در هر لحظه صعود یا سقوط کند و تنها عامل تعیینکننده، میزان احتمال وقوع این دو سناریو است.
آموزش تحلیل تکنیکال
برای یادگیری تحلیل تکنیکال، باید بتوانید چارت یا نمودار قیمت یک دارایی را ارزیابی و تحلیل کنید. در ابتدا باید بفهمید که چند نوع نمودار داریم، سپس باید با ابزارهای تحلیل نمودار آشنا شوید و در آخر میتوانید روشهای مختلف تحلیل تکنیکال را یاد بگیرید و بهترین گزینه را برای خود انتخاب کنید.
انواع نمودارهای قیمتی در تحلیل تکنیکال
تحلیل تکنیکال بازارهای مالی نیازمند ابزارهای مناسب برای مشاهده روندها و نقاط کلیدی قیمت است. سه نوع اصلی نمودارهای قیمتی شامل نمودار خطی، نمودار میلهای و نمودار کندلی هستند که هرکدام کاربردهای متفاوتی دارند. در ادامه به بررسی ویژگیهای این نمودارها و نحوه استفاده از آنها میپردازیم.
- نمودار خطی (Line Chart) – نمای کلی بازار
نمودار خطی نقاط بسته شدن قیمت را در بازههای زمانی مختلف نشان میدهد و برای مشاهده روند کلی بازار مفید است. - نمودار میلهای (Bar Chart) – نمایش جزئیات قیمتی
این نمودار اطلاعاتی شامل قیمت باز (OPEN)، بسته (CLOSE)، بالا (HIGH) و پایین (LOW) را در قالب میلههای عمودی نمایش داده و جزئیات بیشتری نسبت به نمودار خطی ارائه میدهد. - نمودار شمعی (Candlestick Chart) – دقیقترین تصویر از نوسانات قیمت
نمودار شمعی مشابه نمودار میلهای است، اما ساختار بصری بهتری دارد و جزئیات را به شکلی واضحتر نمایش میدهد.

ابزارهای تحلیل تکنیکال
برای انجام یک تحلیل تکنیکال دقیق، تنها شناخت نمودار کافی نیست؛ باید با ابزارهای مختلفی آشنا باشید که به شما کمک میکنند روندها را شناسایی، نقاط ورود و خروج را مشخص و تصمیمگیریهای بهتری انجام دهید. این ابزارها به دو دسته کلی تقسیم میشوند: ابزارهای ترسیمی و ابزارهای محاسباتی. در ادامه، مهمترین آنها را معرفی میکنیم.
انواع ابزارهای ترسیمی در تحلیل تکنیکال چیست؟
ابزارهای ترسیمی، به صورت دستی روی نمودار کشیده میشوند تا بتوانید الگوهای قیمتی، نقاط حمایت و مقاومت و روندهای قیمت را بهتر مشاهده کنید.
- خطوط روند: با متصل کردن نقاط صعودی و نزولی میتوانید روند قیمت را پیدا کنید.
- نقاط حمایت و مقاومت: خطوطی عمودی که نقاط کلیدی قیمت را نشان میدهند.
سطوح حمایت و مقاومت چیست؟
این سطوح به دلیل عرضه و تقاضا و رفتار معاملهگران شکل میگیرند و برای تشخیص نقاط ورود و خروج مفید هستند.
–حمایت: سطحی که قیمت با رسیدن به آن معمولاً متوقف شده و به سمت بالا برمیگردد، زیرا خریداران در این نقطه وارد بازار میشوند.
–مقاومت: سطحی که قیمت با رسیدن به آن معمولاً متوقف شده و به سمت پایین برمیگردد، زیرا فروشندگان در این نقطه فعال میشوند.
- کانال قیمتی: دو خط موازی هستند که محدوده حرکت قیمت را نشان میدهند.
- ابزار فیبوناچی: با کمک این ابزار میتوانید بفهمید که پس از یک روند صعودی یا نزولی، قیمت از کجا اصلاح میشود و برمیگردد. پ
- موجهای الیوت: حرکات بازار بهصورت تکرارشونده و موجی رخ میدهند، چون احساسات معاملهگران (ترس، طمع، هیجان، شک) الگوهای مشخصی را ایجاد میکنند.
- الگوهای قیمتی: در نمودارها الگوهایی دیده میشوند که میتوانند آینده قیمت را پیشبینی کنند. هر یک از این الگوها -معمولاً بخاطر شکل ظاهریشان- اسم مخصوصی دارند، برای مثال الگوی سر و شانه، کف و سقف دوقلو، مثلثها و پرچمها. این الگوها به دو دسته اصلی تقسیم میشوند: الگوهای بازگشتی که نشاندهنده تغییر روند قیمت هستند و الگوهای ادامهدهنده که نشان میدهند روند فعلی احتمالاً ادامه خواهد داشت.
بیشتر بخوانید: الگوی پرچم گاوی و خرسی چیست؟
انواع اندیکاتور در تحلیل تکنیکال چیست؟
اندیکاتورها دسته دیگری از ابزارهای تحلیل تکنیکال هستند که بر اساس فرمولهای ریاضی کار میکنند؛ یعنی به صورت خودکار اطلاعات قیمتی را تحلیل میکنند. اندیکاتورها به ۴ دسته اصلی تقسیم میشوند که در ادامه، آنها را بررسی خواهیم کردیم.

۱. اندیکاتور تشخیص روند
اندیکاتورهای تشخیص روند، جهت و قدرت روند را شناسایی کرده و نشان میدهند که آیا قیمت در یک روند صعودی (Bullish) یا نزولی (Bearish) قرار دارد. از مهمترین اندیکاتورهای تشخیص روند میتوان به میانگین متحرک (MA)، پارابولیک سار (SAR) و مکدی (MACD) اشاره کرد.
- میانگین متحرک (Moving Averages)
میانگین متحرک نوسانات قیمت را هموار میکند و روندها را واضحتر نشان میدهد. تعریف سادهتر آن را با یک مثال ارائه میدهیم: وقتی قیمت یک دارایی پرنوسان مثل بیت کوین را روی نمودار نگاه کنید، بالا و پایینهای زیادی را خواهید دید که همین امر، تحلیل آن را دشوار میکند. میانگین متحرک این نوسانات شدید را هموار میکند تا جهت کلی قیمت را بهتر ببینید؛ یعنی از نوسانات روزانه و بازههای زمانی کوتاهمدت یک میانگین میگیرد و همان میانگین را به ما نمایش میدهد. - مکدی (MACD)
مکدی یکی از پرکاربردترین اندیکاتورها برای تشخیص جهت و قدرت روند است. این ابزار از دو میانگین متحرک و یک هیستوگرام تشکیل شده و با بررسی فاصله و تقاطع این خطوط، سیگنالهای خرید و فروش صادر میکند. وقتی خط مکدی، خط سیگنال را به سمت بالا قطع کند، معمولاً نشانهای از شروع یک روند صعودی است و زمانی که به سمت پایین قطع کند، میتواند نشانه آغاز یک روند نزولی باشد. هیستوگرام نیز به ما نشان میدهد که روند فعلی چقدر قدرت دارد. با کمک مکدی میتوان تغییرات مومنتوم و بازگشتهای احتمالی در بازار را زودتر تشخیص داد.
۲. اندیکاتورهای مومنتوم
این اندیکاتورها سرعت حرکت قیمت را اندازهگیری کرده و مشخص میکنند که آیا بازار در وضعیت اشباع خرید (Overbought) یا اشباع فروش (Oversold) قرار دارد. از مهمترین اندیکاتورهای مومنتوم میتوان به استوکاستیک (Stochastic Oscillator)، شاخص کانال کالا (CCI) و شاخص قدرت نسبی (RSI) اشاره کرد.
اشباع خرید و اشباع فروش چیست؟
-اشباع خرید (Overbought) یعنی یک دارایی در مدت کوتاهی خیلی زیاد و خیلی سریع رشد کرده است؛ بهطوری که قیمت فعلی دارایی از ارزش واقعی آن بالاتر رفته باشد. این حالت معمولاً نشانهای است از اینکه خریداران بیشازحد وارد بازار شدهاند، احتمالاً بهزودی قدرت خرید تمام میشود و قیمت میریزد.
–اشباع فروش (Oversold) یعنی یک دارایی در مدت کوتاهی خیلی زیاد و با شدت افت کرده است؛ طوری که قیمت فعلی دارایی از حد منطقی پایینتر باشد. این حالت نشان میدهد که فروشندگان بیشازحد فشار آوردهاند و احتمال بازگشت قیمت رو به بالا زیاد است.
- شاخص قدرت نسبی (RSI)
یکی از کاربردهای مهم شاخص RSI، کمک به تصمیمگیری در زمان خرید یا فروش است. RSI نقاط اشباع خرید و اشباع فروش را مشخص میکند و این نقاط به ما نشان میدهند که چه زمان وقت خرید است و چه زمانی باید دارایی را هولد کرده یا حتی بفروشیم. - استوکاستیک (Stochastic)
یکی از کاربردهای مهم اندیکاتور استوکاستیک، شناسایی زمان مناسب برای ورود یا خروج از بازار است. این ابزار، با مقایسه قیمت بسته شدن با دامنه نوسان قیمت در یک بازه زمانی مشخص، نقاط اشباع خرید و اشباع فروش را تشخیص میدهد. اگر مقدار استوکاستیک بالا باشد، یعنی بازار احتمالاً اشباع خریده شده و ممکن است اصلاح شود. در مقابل، مقدار پایین آن نشاندهنده اشباع فروش است و میتواند سیگنالی برای خرید باشد. - شاخص کانال کالا (CCI)
یکی از کاربردهای اصلی شاخص CCI، شناسایی قدرت و جهت حرکت قیمت نسبت به میانگین آن است. این اندیکاتور نشان میدهد که آیا یک دارایی بیشازحد خریداری یا فروخته شده یا نه. زمانی که مقدار CCI از یک سطح خاص (مثلاً +۱۰۰ یا -۱۰۰) عبور میکند، میتوان آن را بهعنوان سیگنال ورود یا خروج در نظر گرفت. این شاخص در شناسایی شروع یا پایان یک روند قوی هم بسیار مفید است.
۳. اندیکاتورهای نوسانی
این اندیکاتورها میزان نوسانات قیمت را اندازهگیری کرده و مشخص میکنند که قیمت در چه محدودهای نوسان دارد. از مهمترین اندیکاتورهای نوسان میتوان به باندهای بولینگر (Bollinger Bands)، میانگین محدوده واقعی (ATR) و انحراف معیار (Standard Deviation) اشاره کرد.
- انحراف معیار (Standard Deviation)
یکی از کاربردهای مهم انحراف معیار در تحلیل تکنیکال، اندازهگیری میزان پراکندگی قیمتها نسبت به میانگین است. این ابزار مشخص میکند که قیمت چقدر نوسان دارد. مقدار بالای انحراف معیار یعنی بازار نوسانی و احتمال حرکات شدید وجود دارد؛ مقدار پایین آن نشاندهنده ثبات یا روند خنثی است. انحراف معیار پایهای برای باندهای بولینگر نیز محسوب میشود. - باندهای بولینگر (Bollinger Bands)
یکی از کاربردهای مهم باندهای بولینگر، شناسایی نوسانات و احتمال برگشت قیمت است. این ابزار از یک میانگین متحرک مرکزی و دو نوار بالا و پایین تشکیل شده که بر اساس انحراف معیار رسم میشوند. وقتی قیمت به نوار بالایی نزدیک میشود، احتمال اشباع خرید و بازگشت وجود دارد و وقتی به نوار پایینی نزدیک میشود، احتمال اشباع فروش و رشد قیمت بیشتر است. در زمان فشرده شدن باندها، معمولاً حرکت شدید قیمتی در پیش است.
۴. اندیکاتورهای حجم معاملات
این اندیکاتورها میزان قدرت یک روند را بر اساس حجم معاملات بررسی میکنند که از مهمترین آنها میتوان به شاخص جریان پول چایکین (CMF) و نرخ تغییر حجم معاملات (VROC) اشاره کرد.
- شاخص جریان پول چایکین (CMF)
یکی از کاربردهای مهم شاخص CMF، بررسی ورود و خروج پول به بازار است. این اندیکاتور ترکیبی از قیمت و حجم معاملات است و نشان میدهد که در یک بازه زمانی مشخص، پول در حال ورود به دارایی است یا خروج از آن. وقتی مقدار CMF مثبت باشد، یعنی فشار خرید بیشتر است و سرمایه وارد بازار میشود و وقتی منفی باشد، نشاندهنده افزایش فشار فروش و خروج پول است. این شاخص برای تحلیل تایید روندها و واگراییها کاربرد زیادی دارد. - نرخ تغییر حجم معاملات (VROC)
یکی از کاربردهای اصلی اندیکاتور VROC، بررسی افزایش یا کاهش ناگهانی حجم معاملات است. این شاخص تغییرات درصدی حجم معاملات را نسبت به دوره گذشته اندازهگیری میکند. وقتی مقدار VROC بالا میرود، یعنی بازار دچار هیجان یا فشار شده و احتمال تغییر روند یا شروع حرکت جدید وجود دارد. این ابزار بهویژه در تشخیص نقاط شکست (Breakout) و سیگنالهای ورود بسیار مفید است.
آموزش تحلیل تکنیکال ارز دیجیتال
بسیاری از تریدرها و سرمایهگذاران به دنبال آموزش تحلیل تکنیکال ارز دیجیتال هستند؛ چراکه فرصت خوبی برای کسب سود و درآمد محسوب میشود. پیشنهاد میشود در ابتدا، بدون توجه به بازاری که در آن فعالیت میکنید، تمام ابزارها و شاخصهای تحلیل تکنیکال را یاد بگیرید و قبل از اینکه وارد یک معامله واقعی شوید، بارها آزمون و خطا کنید. با این حال، عواملی را که هنگام تحلیل تکنیکال ارز دیجیتال باید بیشتر به آنها توجه کنید را در ادامه توضیح میدهیم.
- قیمت: بررسی قیمت یک ارز دیجیتال، اولین گام برای ارزیابی عملکرد آن است. با استفاده از اندیکاتورهای تکنیکالی که بالاتر معرفی کردیم، سرمایهگذار میتواند روند حرکتی قیمت را شناسایی کند. مقایسه تغییرات قیمت در تایمفریمهای روزانه، هفتگی، ماهانه، سالانه و حتی تمام دورهها، یک روش خوب برای پیشبینی قیمت است.
- ارزش بازار: ارزش بازار (Market Cap) یک ارز دیجیتال با ضرب قیمت هر توکن در تعداد کوینهای در گردش محاسبه میشود. میتوان این مقدار را با دادههای چند روز، چند هفته یا چند سال گذشته مقایسه کرد.
- حجم معاملات: منظور از حجم معاملات، تعداد دفعاتی است که یک کوین در یک بازه زمانی خاص دست به دست میشود. اگر حجم معاملات رو به افزایش باشد، یعنی تعداد تراکنشها در حال بالا رفتن است.
- نرخ هش (Hashrate): این شاخص نشاندهنده سرعت استخراج یک ارز دیجیتال است. بهعبارت دیگر، مشخص میکند که چند محاسبه در ثانیه انجام میشود (واحد: هش بر ثانیه). نرخ هش بالاتر، نشانه خوبی است؛ چراکه به معنی فعالیت بیشتر ماینرها و امنیت بالاتر شبکه است.
- عرضه در گردش: عرضه در گردش به تعداد کوینها یا توکنهایی گفته میشود که بهصورت فعال در بازار معامله شده یا مورد استفاده قرار میگیرند. اگر عرضه زیاد باشد و تقاضا کم، قیمت کوین کاهش پیدا میکند.
جمعبندی
در این مقاله، به بررسی و آموزش تحلیل تکنیکال بهعنوان یکی از مهمترین روشهای تحلیل بازارهای مالی پرداختیم. این روش بر اساس دادههای گذشته، الگوهای قیمتی و حجم معاملات به معاملهگران کمک میکند تا روندهای بازار را شناسایی و نقاط ورود و خروج مناسبی را پیدا کنند. همچنین، تاریخچه تحلیل تکنیکال، اصول اساسی آن، انواع نمودارهای قیمتی، الگوهای قیمتی و ابزارهای تحلیلی همچون اندیکاتورها را بررسی کردیم. با توجه به اهمیت این ابزارها در تحلیل تکنیکال، آموزشهای تخصصی مربوط به اندیکاتورها، استراتژیهای معاملاتی و نکات پیشرفته را در سایر مقالات سایت رمزآگاه ارائه کردهایم.
توجه داشته باشید که در معاملات بازارهای مالی، تحلیل تکنیکال تنها یک بخش از فرآیند تصمیمگیری است. مدیریت ریسک و سرمایه، تعیین نقاط استاپ لاس و حد سود و شناخت روانشناسی بازار از عوامل کلیدی در موفقیت سرمایهگذاری محسوب میشوند. پیشنهاد میکنیم برای یادگیری این مفاهیم، سایر مقالات ما درباره مدیریت سرمایه و استراتژیهای سرمایهگذاری را نیز مطالعه کنید. اگر سؤالی دارید، در بخش نظرات با ما در میان بگذارید!
پرسشهای متداول
تحلیل تکنیکال چیست و چه کاربردی دارد؟
تحلیل تکنیکال یک روش بررسی بازارهای مالی است که بر دادههای قیمتی و حجم معاملات گذشته تمرکز دارد تا روندهای آینده را پیشبینی کند. این روش در بازارهای ارز دیجیتال، بورس، فارکس و طلا کاربرد دارد.
تفاوت تحلیل تکنیکال و تحلیل فاندامنتال چیست؟
تحلیل تکنیکال بر اساس نمودارهای قیمتی و رفتار بازار انجام میشود، درحالی که تحلیل فاندامنتال به بررسی ارزش ذاتی داراییها با توجه به اخبار، گزارشهای مالی و عوامل اقتصادی میپردازد.
آیا تحلیل تکنیکال برای همه بازارها قابل استفاده است؟
بله، از تحلیل تکنیکال میتوان برای هر بازاری که دادههای قیمتی و معاملاتی دارد، استفاده کرد؛ از جمله بازار ارزهای دیجیتال، طلا، سهام، فارکس و حتی بازارهای کالا.
مهمترین ابزارهای تحلیل تکنیکال کدامند؟
برخی از مهمترین ابزارهای تحلیل تکنیکال شامل موارد زیر هستند: -نمودارهای قیمتی (خطی، شمعی، میلهای) -اندیکاتورها (RSI، MACD، میانگین متحرک و ...) -الگوهای قیمتی (سر و شانه، پرچم، مثلث و ...) -سطوح حمایت و مقاومت
تحلیل تکنیکال تا چه حد قابل اعتماد است؟
هیچ روش تحلیلی ۱۰۰٪ دقیق نیست، اما تحلیل تکنیکال میتواند در کنار مدیریت ریسک و استراتژیهای مناسب، احتمال موفقیت را افزایش دهد.